معماری، تنها ساختن دیوار و بام نیست… نغمهای است لطیف که در دل سنگ و آجر مینشیند و روح شهر را به تپش میآورد. هر آجر، واژهای است از شعری نانوشته و هر بنا، معشوقی است که در آغوش زمان آرام گرفته است.
در هیاهوی کلانشهرهای امروز، آنگاه که آهن و شیشه چهرهی زمین را میپوشانند، معماری راستین آن است که جان شهر را به یاد بیاورد؛ با هویت، با اصالت، با عشقی که از دل فرهنگ برمیخیزد و بر شانهی تاریخ مینشیند.
آموزش معماری، سفری است عاشقانه به سرزمین معنا؛ جایی که دانشجو نه فقط سازه میسازد، که روح میدمد در فضا. آموختن این هنر، آموختن ساختن پناهی است برای زندگی، برای عشق، برای بودن…
چنین است که آموزش درست معماری، نه تنها شهری زیباتر میسازد، که دلی روشنتر و جهانی انسانیتر را رقم میزند
در مقطع ارشد معماری، دانشجو دیگر تنها شاگرد کلاس نیست؛ او مسافریست در مسیر درک فضا، جستوجوگر معنا در خطوط و سطوح، و عاشقی که میآموزد چگونه روح را در کالبد سنگ و بتن بدمد. آنان که در روزگار کارشناسی، با مبانی طراحی، حس فضا و تلفیق هنر و فن آشنا شدهاند، اینک در مرحلهای ایستادهاند که اندیشه را با عمل درمیآمیزند و نظریه را در جان طرحهایشان جاری میسازند.
در این وادی، فارغالتحصیلان ارشد معماری، چون معمارانی فرزانه، توانایی آفرینش فضاهایی گوناگون را دارند؛ از خانههای صمیمی و بازارهای پرهیاهو گرفته تا فرودگاههایی بزرگ، استادیومهایی سرشار از فریاد زندگی و برجهایی که در آغوش آسمان قد میکشند.
معماری تنها یک رشته نیست… پلیست میان اندیشه و احساس؛ جایی که جامعهشناسی، فلسفه، هنرهای تجسمی و هزاران مفهوم ناب انسانی در آغوش یکدیگر مینشینند تا فضایی ساخته شود که نه فقط دیده شود، بلکه حس شود.
فارغالتحصیلان این مسیر، تنها طراح بنا نیستند؛ آنان شاعر فضا، نگارگر زمان و راوی خاموشِ روح انسان در کالبد شهرند.
سرفصل کارشناسی ارشد مهندسی معماری